اینگونه نیست که بینظمها بدون برنامه باشند و نتوانند برای بینظمی خود، شبه توجیهی بسازند. اینگونه نیست که همیشه بینظمی و شلختگی نشانه کُندذهنی و کم تربیتی افراد باشد. و اینگونه نیست که بینظمها همیشه آخر صف بوده و از موهبتها کم بهره باشند. اینگونه نیست که همیشه همه به بینظمی بهعنوان یک رذیله و ضعف اخلاقی بنگرند و باعث بیمهری و انزجار دیگران شود. اینگونه نیست که همیشه مردم از بینظمهاگریزان باشند و بیاقبال به آنها. و اینگونه نیست که همیشه بینظمها کمرو باشند و خجلت زده. اینگونه نیست که بینظمی آموختنی و تدریس کردنی نباشد... اگرچه عبید زاکانی شعر معروف خود را برای زمان خودش گفت ولیکن، از راز بزرگ بیهنران بینظمی که معروف شدهاند نباید غافل شد. « خواهی که رسد خلعت و انعام به هر روز / رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز». از اول انقلاب مظلوم اسلامی که با مجاهدت مردم بزرگ ایران آغاز شد و اکنون امواج آزادیبخش آن جهانگیر شده است، همیشه و هروقت که تفکر لیبرالی و غربزده بر دولت حاکم بوده، تلاش جدی بر این داشته که با انحراف در مسیر انقلاب و خواست عمومی، سطح توقعات مردم را متزلزل کرده و دغدغه آنها را تا حد امور زرد و بیاهمیتی که فقط بتواند سرعت تحول را بگیرد و تمرکز آنها را برای رسیدن به اهداف بزرگشان از بین ببرد پایین بیاورد. غیر از حماقت، خیانت نابخشودنی لیبرالها در این موضوع، نفوذ دادن دشمنان است.هانتینگتون و سوروس و جین شارپ و دیگران اگرچه اساتید انقلابات مخملیاند ولی بدون نفوذ، و حتی تنها از روی نظریههای « آصف بیات» توان تغییر ذائقهها وجود ندارد. تفکر لیبرالی نشان داده که گشادترین منفذ و مجرای نفوذ دشمنان به اعماق جامعه, ...ادامه مطلب