پاتوق رایانه ای

متن مرتبط با «خونی» در سایت پاتوق رایانه ای نوشته شده است

گنجشگ های خونی

  • تصاویر و فیلمها را یکی یکی نگاه می کنیم. گاهی با دقت و گاهی با حیرت. و گاهی نمی توان دید. نه با دقت و نه با حیرت. اینجا جای نفرت است و دندانی که ناخودآگاه برهم فشرده می شود و آهی که از دل بلند می شود و تا طاق آسمان می رود. نفرت از موجوداتی که بدتر از حیوانات «همنوع خوار» شده اند. غده ای سرطانی، که به سایر اعضای بنی آدم، تعرض کرده و لطمه می زند. چقدر در این روزها، بازار آرزوی جهاد، داغ است. همین 9 میلیون نفری که تا چند روز پیش در ایران برای اعزام به غزه ثبت نام کردند و خود را حریف اسرائیل دانسته اند، ده درصد از جمعیت ایران هستندکه غیر از دعا برای پیروزی مستضعفین، تصمیم گرفته اند در تسهیل و تسریع واقعه شریف ظهور که عملیات بزرگ نجات انسانها و انسانیت است، سهیم باشند و خود از نزدیک این اتفاق بی نظیر را درک کنند. در این مجال می خواهم از تمام این چهل و چند روزه جنگ غزه، فقط به کودکانش بپردازم و از آنها بنویسم و شما بخوانید. از این قهرمانان مظلوم و کوچکی که سهمشان از تمام زیبایی های این جهان، درد و رنج هایی است که حتی دیدن و شنیدنش نفس را در سینه حبس می کند چه رسد به تجربه آنها. آنها مرگ را به بازی گرفته و آموخته اند که با شنیدن صدای مهیب بمب ها بخندند. تا نترسند. ولی مگر می شود. وقتی فِسفِس صدای موشک های دست ساز حماس، نتانیاهو و وزرای صهیون و وزیر آمریکا و انگلیس را از ترس در جلیقه می کند و روانه پناهگاه های بتی می کند، صدای بمب های 10 و 6 تنی چگونه کودکان بی پناه را نمی ترساند؟ چند روز پیش، اجرای شعرخوانی نزار قَبّانی را می دیدم که شعر«غاضبون» را می خواند و از دانش آموزان غزه می خواست که «علِّمونا». عمرش وفا نکرد که ببیند نسل مبارزی که از او طلب آموزش و آموزاندن می, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها