اربعین تا موعود

ساخت وبلاگ

 

 

 

    كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميد. كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى و راه آن شكست ناپذير ستوده بيرون آورى.1

    طبق این کریمه ی گویا، هدف نهایی و غایت رسالت پیامبران، خارج کردن جامعه از ظلمات تودرتو و تیره و تباهِ گمراهی و وارد کردن آنان به وادی نور و نورانی نمودن و هدایت مردمان به اذن خداست. هدفی بسیار بزرگ و مقدس که جز با تشکیل حکومت، تسهیل و محقق نمی شود. اصلاً هدایت مردمان بدون داشتن قوت و قدرت و حکومت امری ناکامل و ناقص است چراکه حل تعارض منافع اجتماعی در بسیاری مواقع نیاز به قوه قهریه دارد. امربه معروف و نهی از منکر در حد بالای آن، حج، جهاد، مصارف خمس و زکات، تعزیرات، اجرای حدود و احقاق حقوق، ارتباط با خارج از بلاد مسلمین، امور حسبیه و ... همگی از جمله اموری هستند که در بسیاری مواقع نیازمند ساختار و سازمان و تسلط هستند که جز در قالب حکومت نمی گنجند و فهم عالمانه فلسفه ارسال رسل و انزال کتب، ضرورت تشکیل حکومت را ثابت می کند و به قول امام خمینی که خدایش رفعت دهد، به گونه ای است که تصورش باعث تصدیق می شود.

    حکومت از آن خداست و به هرکس بخواهد خواهد داد و آنکس که بی اذن و اجازه او حاکم شود، غاصب است و طاغوت و خودبه خود مُنعَزِل. حکومت، حاکمیت بر جانها و نفوس و مدیریت امور و اموال است و حفاظت از ارض و عِرض و نوامیس. مگر می شود به دست نااهلان بیفتد یا در دست نامحرمان بماند. حکومت، با اجازه خدا به انبیاء و امامان و جانشینان آنها سپرده شده. شرایطی دارد که به تفصیل موجود است. مبارزه دائمی و طاقت فرسای پیامبران و امامان و صالحان با حاکمان جور و جائر که در طول تاریخ و بر حسب تاب و توان مردمانشان و به صورتهای مختلف و متنوع انجام شده به همین خاطر است. و اصلاً مستکبرین آدم کشی را آغاز کردند. دعوای تاریخی استکبار با اسلام را قابیل با جنایتش شروع کرد. دلیل جنایتش حسادت بود یا کفر و نفاق، ولی می خواست در مقابل عبودیت هابیل بایستد وگرنه هابیل با او سرِ جنگ نداشت و در پاسخ به قابیل که گفت « حتماً تو را خواهم کُشت »،2 گفت: « اگر بخواهی مرا بكشى، من برای کشتنت اقدامی نمی کنم، چرا كه از خداوند و پروردگار جهانيان پروا دارم».3

    از نظر قابیل، گناهِ بزرگ هابیل "خدا دوستی" و " عبودیت" او بود و هنوز هم پدرکشتگی مستکبران بامسلمانان به خاطر همان خدا دوستی و عبودیت است.

    توجیهِ ترس یا اشتباه بزرگ ساده لوحانِ سازشکار اینست که می خواهند پدرکشتگیِ تاریخی بین اسلام و استکبار را با گفت و خند و مذاکره و معامله و مجامله، رفع و رجوع کنند. گویی امید این بینوایان به هدایت قابیلیان، بیش از امید انبیاء است و تدبیرشان، از حکمت پیامبران نافذتر است. می خواهند گرگ را چوپانی بیاموزند و شیطان را آدم کنند. مگر نبودند منقرض شدگانی که معتقد بودند در کف جهنم هم می توان با شیطان مذاکره کرد؟ امروزه کند ذهن ترین و وابسته ترین دولتمردان جهان هم، با دیدن عارضه ترامپ، فهمیده اند که اعتماد و گفتگوی با سران سفید و سیاه و بلوند آمریکایی احمقانه و از دیوانگی است. البته نباید در این واقعیت به سرانِ شیرده سعودی نگاه کرد. ولی عاقبت شاه پهلوی و مصر و تونس و عراق و لیبی و ... همه عبرتهایی است که پیامشان اینست که کدخدا گاوهایش را تا آنجا که می تواند می دوشد و پس از آن، پیشِ پای گاو بعدی قربانی می کند و خود، گوشتش را می خورد.

   48 شنبه از اعتراضات پاریس گذشت. انگار فرنگ رفتگان یا تحصیلکردگان آنجایی و غربزدگان، در رساندن صحیح اطلاعات به ما امانتداری نکرده اند. گفتند فرانسه مهد حقوق و قانون است! ولی شهروندانش اگر در اعتراضات چهره بپوشانند، زندانی و 15000یورو جریمه می شوند.4 گفتند آمریکا بافشار دادن یک دکمه چه ها می کند! و سپاهمان، گرانترین و بهترین و مدرنترین پهپادش را با فشار دادن یک دکمه به هم پیچاند و هیچ غلطی نکرد. گفتند با انگلیس نمی توان درافتاد که بریتانیای کبیر است! ولی کشتی متجاوز ملکه را گوشه خلیج فارس قفل زدیم و بعد از غلط کردنشان، باتعهد رهایش کردیم. گفتند سعودی 7سامانه ضدموشک فوق مدرن خریده که 6تای آنرا رو به یمن گذاشته! ولی یک شب ده پهپاد یمنی رفتند و یک تریلیون دلار قارون را دود کردند و برگشتند. ژاپن را الگوی پیشرفت و تعهد اجتماعی معرفی کردند! ولی هفته قبل مردمش قبل از توفان فروشگاه ها را خالی کرده بودند. گفتند اسرائیل قدرت نظامی منطقه است! ولی جنگهای 33 و 22 و 8 و دو سه روزه که پیش آمد دیدیم خانه اش سست تر از خانه عنکبوت است.

    اگر امروزه 25 میلیون نفر از سراسر جهان، سردی و گرمی و سختی و دوری راه را به جان می خرند و به کربلا می روند به این دلیل است که سخن سیدالشهداء هنوز تازه است که مردم به ستوه آمده از دوز و دروغ مستکبران و رسانه های آنان را به گرد خود جمع کرده است. شهید از آن جهت جاوید است که مرگ آگاهانه را پذیرفته و خود به استقبالش رفته و چون ابراهیمِ خلیل در جحیم حجیم رفته تا نوری برای هدایت مردم شود و در واقع، مرگ را میرانده است. رحمت برآنکه گفت، هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق. سیدالشهداء که سید شهیدان است جای خود دارد. این کشتی وسیع و سریع، نجات دهنده مردم همه اعصار و دوران است. حرف حسین، حرف حساب است که شنیدنی است. « هیهات مناالذله» او صدای فطرت است که همگان می فهمند. او با « مثلی لایبایع مثله » جوانمردانِ تا انتهای تاریخ را به نام صدا کرده است. درس بزرگ عاشورا همین است. اگر نخواهیم توجیهِ ترس و هوس کنیم، بیجا و بیراه است که انذار و مؤاخذه امامِ در کربلا را مذاکره و درس بزرگ بدانیم.

    اگر رهبرمان می گوید که برای نامه ترامپ جوابی ندارد برای اینست که سیدالشهداء نیز در ابتدا با عمرسعد همینگونه کرد. حرف حساب و آدم حسابی جواب دارد و عمرسعد و ترامپ و مثل او که حرفشان نیرنگ است و منطقشان تزویر، نامه شان هم به درد نمی خورد. واقعیت اینست که هنوز دنیای ما دنیای قابیل و هابیل است. جنگ بدها با خوب ها هنوز ادامه دارد که 25 میلیون نفر به سمت حسین فرار می کنند و پناه می جویند. حسین علیه السلام، مقتدر و آزاده است که مردم زیر سایه اش جا می جویند. مگر صدا نیامد که « فرّوا الی الحسین ». آنها امروز را می دیدند. هرچند که زمین کربلا در آخرالزمان وسیع می شود ولی حضور 25 میلیون مسافر در دوشهر کوچکی که از کمبود امکانات و زیرساخت رنج می برد عجیب نیست؟ این جمعیت که در امنیت کامل می روند و می آیند و خورد و خوراکشان مجانی و عزتشان روبه راه و احترامشان کامل است و مهربانانی مشت و مالشان می دهند و پاشویه می کنند و معطرشان می سازند و به اصرار در خانه خود میهمانشان می کنند و ... را در کجای تاریخ دیروز و امروز دنیا می توان دید و شنید و تجربه کرد؟ مدعیانی که درغرب اسلام می بینند و مسلمان نمی بینند، واقعیتشان اینست که چیزی غیر از دلخواه خود نمی بینند که ره افسانه می زنند.

    این اسلام و مسلمانی که گرداگرد قبر حسین است، در مخیله مبتکران اتوپیا و مدینه فاضله هم نمی آمد و دنیای لیبرالِ خداگریز و لائیک خداستیز امروز جدای از خبثی که دارند، سکوتشان از عجز فهم و درک است. در دنیای تربیتی و منعت طلب غربی که کسی کار مفت و مجانی نمی کند، بزرگترین اجتماع بشری، بزرگترین اطعام و اکرام، بزرگترین امنیت اجتماعی، بیشترین میزان حمل و نقل انسانی، بزرگترین، قدیمی ترین و اثرگذارترین کانون عاطفی بشری، تجمع مهربانترین مخلوقات خدا و ... متعلق به سیدالشهداء است. این واقعیت اسلام ناب و حسینی است که تاکنون مانده. حقیقت جوشان و خروشان حسین است که دنیا را فراگرفته. و تلاطم آرامش است که به بشر آخرالزمانی رسیده است. این جمعِ بین اضداد فقط از حسین برمی آید. وگرنه ناامنی ساختگی سعود و یهود در برخی شهرهای عراق و تمرکز رسانه های دجالواره رجاله های استکبار و به راه انداختن جنگ احزاب، باید از جمعیت می کاست نه آنکه اشتیاق مردم را بیشتر کند. امروز نام حسین، رمز دوستی عاشقان و شناسایی آزادگان است. جمعیت روزافزون زائران اربعینی حسین در توفانهای شیاطین و کارشکنی اراذل و اوباش، حکایت از نزدیکی واقعه ای دارد که موعود را برای فراگیر نمودن حکومت حق و عدل، فرامی خواند.

 

 


[1] - سوره ابراهیم آیه 1

[2] - سوره مائده آیه27

[3] - لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‏ ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ . سوره مائده آیه 28

[4] - https://www.yjc.ir/fa/news/6896167

 

 

 

سرمقاله روزنامه کیهان مورخ 24مهر98

 

 

 

پاتوق رایانه ای...
ما را در سایت پاتوق رایانه ای دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhsahraeia بازدید : 146 تاريخ : چهارشنبه 1 آبان 1398 ساعت: 3:16