جمعه، خبر، حیرانی

ساخت وبلاگ


 

 

    بسم الله القاصم الجبارین. وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ الله ما لايَرْجُونَ وَكانَ اللهُ عَليماً حَكيماً1
    به عادت روزمر‌گان همه خواب بودیم، همه. جز بندگان خوب خدا و کسانی‌که با دعای آنان خدا نظر رحمت از زمین برنمی دارد. و در کنار آنها ما را هم می‌بیند. آنها همیشه بیدارند و دل‌هاشان آگاه است. اصلاً آنها بیدارند تا ما راحت زندگی کنیم و آسوده. و ما در این بحبوحه دنیا و فریاد و همهمه و مشکلات، چه راحت می‌خوابیم؟ پیامبرمان فرمود: هرکسی روزش را بدون فکر و اهتمام به حل مشکلات مردم شروع نکند، مسلمان نیست.2 شاید احترام گرفت که نفرمود انسان نیست. و فرمود: اگر کسی صدای مظلومی را بشنود که می‌گوید ‌ای مسلمانان به فریادم برسید و به او جواب ندهد، مسلمان نیست.3 مسلمانان! از خدا پنهان نیست، شما هم بدانید که تراکم و تزاحم این صداهاست که نمی‌گذارد دل‌های مردان خدا بخوابد. بزرگانی هستند که می‌گویند برای امنیت فرهنگی مردم برخی شب‌ها آن چنان نگرانند که نمی‌خوابند. برای هجوم خاموش دشمن به اندیشه‌ها. برای قتل‌عام و کشتار بی‌صدایی که قربانیان هم خودشان نمی‌فهمد. اسیر می‌شوند و نمی‌دانند. زندگی‌ها فرو می‌پاشد و نمی‌دانند چرا. و همه خوابیم وقتی «دل‌نگران‌ها» برای حل مشکلات وقت کم می‌آورند و نهیبشان هم بیدارمان نمی‌کند. مخصوصاً خواب جمعه‌ها که برایمان آشناست.

    وقتی برای امنیت فرهنگی مردم، بزرگانِ مسئول خواب از سرشان می‌رود معلوم است سرداران و سربازان دغدغه‌دارشان برای امنیت جان مردم شبانه خطر می‌کنند و سفر می‌کنند. حاج قاسم جای خود دارد. داشت.

    دنیا غوغاست. در یمن مادران باید شب‌ها بچه‌ها را بغل کرده بخوابند تا بمب هواپیماهای سعودی نتواند جنازه‌هاشان را هم جدا کند. در فلسطین بچه‌ها را نباید کنار دیوار بخوابانند که مبادا بلدوزرهای صهیونی دیوار را بر سرشان آوار کند. پدران عراقی شب‌ها مراقبند که مبادا درِ خانه را آتش بزنند و نوجوانشان را کشان‌کشان ببرند و بکشند و از تیر آویزان کنند. در نیجریه پدرها آیت‌الکرسی به دخترانشان می‌خوانند که مبادا ارتش حرامی‌ها یا بوکوحرام بیاید. در میانمار مسلمان‌ها با لرز می‌خوابند تا مبادا دولتشان آنها را برای هیزمِ معابد به بوداییان بفروشد. در افغانستان، لبنان، کشمیر و... و حتی در فرانسه هم که دیگر مسلمان نیستند، مردم نگرانند. از دولتِ دیکتاتور. در آمریکا از آدم‌کشان مسلح و از گرسنگی و ترامپ. در همه جای جهان صدای دادخواهی و «یا للمسلمین» مردم بلند است. آنها که نه سپاه دارند و نه انقلاب کرده‌اند و نه از دیوار کثیف کدخدا بالا رفته و نه شهر موشکی دارند و نه روی موشک شعار «خانه‌ات خراب اسرائیل» نوشته‌اند و نه دولتی داشته‌اند که با شگفتانه‌ها، سایه جنگ و تحقیر و تحریم و تهدید و ترور را از سر کشورشان بردارد.

    به نظرت رفیق؛ با این همه فریاد مظلومان می‌شود خوابید؟ یا غیوری هست که فریاد مظلومان را چه فارس باشد و عرب و افغان و غیره، سیاه باشد یا سفید را بشنود و دندان روی هم نساید؟ سعدی شیرازی شاید به تعریف غربزده‌ها، انقلابیِ افراطی بوده باشد ولی حرف حقی زده که سازمان ملل آن را  تابلو کرده و بر سردرش گذاشته تا همگان بدانند که «بنی آدم اعضای یک پیکرند... چو عضوی به درد آورد روزگار /‌ دگر عضوها را نماند قرار / تو کز محنت دیگران بی‌غمی‌/ نشاید که نامت نهند آدمی.» وقتی برای امنیت فرهنگی مردم نمی‌شود خوابید، برای امنیت جانشان می‌توان تن آسود؟ در ایران مردم آسوده‌اند چراکه می‌دانند قلندران بیدارند و خدانشناسان اگر با تبانی طمع کنند، به جای مردم از آنها شکار می‌کنند، نه در مبارزه رو در رو و مردانه، هرگز، آنها زَهره ندارند و جرأت نمی‌کنند. با نامردی می‌کُشند. مثل سگان وحشی و کفتارها. اصلاً آن سناتور فهمیده عرب همین را دیده که گفته اگر دیدی سگان و کفتاران خوشحالند، بدان آنکه مرده شیر است.

   در ایران هم مردم در سختی‌اند. زلزله است و سیل و آلودگی و فاضلاب بی‌تدبیری. و گروهی که کارهاشان بوی دشمن می‌دهد. ولی باز هم آستین همت مردان خداست که برای کمک بالاست. و انصافاً مردم خوبند و صبور و مؤمن. مردم! سخن امامتان حکیمانه بود و به‌جا که گفت: «‌من با جرأت مدعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله صلى‌الله عليه و آله و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن على صلوات‌الله و سلامه عليهما مى‏باشند. آن حجاز كه در عهد رسول‌الله مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمى‏كردند و با بهانه‏هايى به جبهه نمى‏رفتند... اهل عراق و كوفه كه با اميرالمؤمنين آن قدر بدرفتارى كردند و از اطاعتش سر باز زدند كه شكايات آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاريخ معروف است. و مسلمانان عراق و كوفه كه با سيد‌الشهداء عليه‌السلام آن شد كه شد و آنان كه در شهادت دستْ آلوده نكردند، يا گريختند از معركه و يا نشستند تا آن جنايت تاريخ واقع شد. اما امروز مى‏بينيم كه ملت ايران از قواى مسلح نظامى و انتظامى و سپاه و بسيج تا قواى مردمى از عشاير و داوطلبان و از قواى در جبهه‏ها و مردم پشت جبهه‏ها، با كمال شوق و ‌اشتياق چه فداكاري‌ها مى‌كنند و چه حماسه‌‏ها مى‌‏آفرينند. و مى‌‏بينيم كه مردم محترم سراسر كشور چه كمك‌هاى ارزنده مى‌كنند.»4

    همین نفس گرم امام راحل بود که از جوانان مردم پهلوان ساخت. پهلوان مصطفی چمران، پهلوان علی‌اکبر شیرودی، پهلوان سعید جعفری، پهلوان صفر خوشروان، پهلوان حسین همدانی و... ولی پهلوان قاسم سلیمانی چیز دیگری بود.

     حاج قاسم عزیز قلم بی‌تاب توست و واژگان متراکمند تا وصفت کنند ولی با این حال خرابم نمی‌شود. چه کنم کار دل است و ‌گریه کردن دلیل نمی‌خواهد، دلِ‌تنگ می‌خواهد و به خدا دلمان تنگ توست. نمی‌دانیم فاطمیه است که دل از کف داده‌ایم یا غصه تو که بی‌قرارمان کرده. از غصه مادر است یا از داغ برادر. از بس جبهه بودی، تو را نمی‌دیدیم ولی اسمت که بود. اصلاً اسمت که بود دلمان آرام بود. با تو نبودیم و تو با ما بودی. مالک‌اشترِ آقا بودی و خیالمان راحت بود. ما رفیق راهت نبودیم و تو شریک غم‌هامان بودی. ما آسوده بودیم و تو شب نخوابمان. قرار بود تا رسیدن به ساحل امن و آرامِ ظهور تنهامان نگذاری، چه شد سردار؟ اگرچه از خستگی و سختی جهاد آسوده شدی و مزد جهادت را گرفتی ولی بلند شو عزیز. جهادت قبول، مبارکت باشد ذوالفقار بی‌نیام ولی یا علی بگو و بلند شو. بی‌دست و پا شدن پیش معشوق و مولا نکوست ولی دشمن می‌خندد و جگرمان آتش گرفته بلند شو پهلوان. قبول که شهید زنده بودی و سری در میان آسمانیان داشتی که زمین زیر پایت می‌لرزید ولی شهید زنده بمان و بلند شو که روی زمین جایت نیست. حیف آن قد و بالا که خاکی شود / حیف آن دست و بازو که بی‌تن شود / حیف چشمان شیری که بسته شود / که بزم شغالان فراهم شود.

    اگر سرگذشت انبیاء و اولیاء و شهداء و مخصوصاً مالک‌اشتر را نمی‌دانستیم شاید با غم این شهادت بزرگ قالب تهی می‌کردیم ولی اکنون نه. و اگر ایمان به راه نبود در راه می‌ماندیم ولی اکنون نه. و اگر امام حاضر، از کنار پیکرت بلندمان نمی‌کرد تا باقی عمرمان با تو می‌ماندیم. سَرِ خُم می ‌سلامت شکند اگر سبویی. تو و مجاهد بزرگ ابومهدی المهندس به آرزوتان رسیدید ولی ادامه راه ما هنوز مانده. ملت بزرگ اسلام آرزوهایی دارد که باید به آنها برسد. مگر امیرالمؤمنین نفرمود اگر جوانمردی از آنها افتاد سلحشوری از آنان به پا خاست. سردار حالا که شانه به شانه رفیقانت به بهشت می‌روی و با احمدت دیدار تازه می‌کنی خوش باش که خوشحالی فقط برای شما و حسرت برای ماست. خسته‌ای استراحت کن ولی دلت با ما باشد و دعایمان کن که نوبت ماست. خودت گفتی «چیزی تمام نشده، تازه شروع شده». آقا که هست، راهمان هست، تفنگت هست، ما هم با آقا هستیم، دشمن هم فعلاً هست. خیالت راحت. ما از دستورِ تصریحیِ فرمانده، مأموریت خودمان را استنباط کردیم. آمریکا اگر هماورد تو داشت در جنگ، با تو پنجه می‌انداخت.

   دوستان انقلاب بدانند و دشمنان هم بشنوند که نحوه شهادت حاج قاسم و ابومهدی و همراهانشان مشخص کرد که افول آمریکا سرعت گرفته است. وقتی جنگیدن داعش و النصره و سایر توله‌های آمریکا رو در رو بود ولی کدخدای ترسو از دور و از پشت و در شب می‌زند، یعنی حماقت ترامپ آمریکا را تمام‌شدنی کرده و دیر نباشد که انتقام سخت، مثل گیرافتادگانشان در طبس، آنها را برشته و بریان و دمر کند. این فرار شغال‌وار و تخلیه لانه‌های شیطانی‌شان در منطقه نیز از آن روست که غرش شیر و بوی مرگ شنیده‌اند. ما به شوق شهادت زنده‌ایم و به قول سیدالساجدین کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست.5 مرگ‌باوریم و بهشت‌آرزو. مُردن ما حیات است و تکثیر نور و ماندن باورهای آسمان بر زمین. ضرر نمی‌کنیم، که سود فراوان برده‌ایم. معامله با خدا همیشه پرسود است و عاقلانه. کشته‌های ما در بهشتند و کشتگان دشمن در دوزخ. ما مردان خداییم و برای حق می‌جنگیم و دشمن بردگان شیطانند و برای ابلیس می‌جنگند. ما برای استقرار عدل و آنها برای استمرار ظلم. آنها را بکشیم یا ما را بکشند پیروزیم و آنها اگر کشته شوند در دوزخند و اگر بمانند برای دوزخشان هیمه بیشتری تَل می‌کنند و امروز «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا‌» ولی فردا «وَلْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُون»6 و در آن روز است که خدایمان فرمود: «فَالْيَوْمَ الَّذينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُون‏»7 و «‌إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُونَ»8.

 

 

 


ــــــــــــــــــــــــــ
1-  و در تعقيبِ دشمنان‏ سستى نورزيد. اگر شما درد مى‌كشيد، آنان نيز همان‌گونه درد مى‌كشند، و حال آنكه شما از خدا چيزهايى اميد داريد كه آنها اميد ندارند و خدا همواره داناى سنجيده‏ كار است. سوره نساء آیه 104
2- الكافي، ج‏ ۲، ص ۱۶۴
3- همان
4- صحیفه امام ج 2 ص 410
5- بحارالانوار، ج45، حدیث118
6- بايد به كيفر اعمالى كه مى‌‏كردند كم بخندند و زياد بگريند. سوره توبه آیه 82
7- امروز، مومنانند كه بر كافران خنده مى‏‌کنند. سوره مطففین آیه 34
8- قطعاً از مجرمان انتقام می‌گیریم. سوره سجده آیه22



 

منتشر شده در روزنامه کیهان مورخ 15 دی 98 ( سوم شهادت سردار)

 

 

پاتوق رایانه ای...
ما را در سایت پاتوق رایانه ای دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhsahraeia بازدید : 146 تاريخ : يکشنبه 15 دی 1398 ساعت: 23:51